زندگی در برزخ
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۶۷۲۱۵
درک نکردن صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و نهایتا بیعلاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی، همه و همه دست به دست هم میدهد تا یک طلاق عاطفی را در زندگی زوجها بهوجود بیاورند. نوعی حفظ اجباری و ظاهری ازدواج که به بهانه ترس از آینده فرزندان، انگ اجتماعی و... رقم میخورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرا طلاق عاطفی؟
عموما طلاق عاطفی درسالهای ابتدایی زندگی رخ نمیدهد؛ چرا که درسالهای آغازین زندگی مشترک هرقدر تفاوتها و سلایق دو طرف زیاد باشد، باز هم آن کشش وعشق وعلاقه وجود دارد یا شاید امیدی برای تغییر شرایط وجود داشته باشد. دکتر محسن ایمانی، مشاور و روانشناس با اشاره به این نوع از طلاق به جامجم میگوید:«گاهی اوقات در خانواده مشکلاتی بین زن و مرد ایجاد میشود که این مشکلات حل نشده و قدم جدی و اساسی برای آن برداشته نمیشود. انباشته شدن این معضلات، باعث کم شدن ارتباط عاطفی بین آنان میشود. برخی اوقات نیز درگیریهای متعدد، روابط خارج از خانه یا وعدههای پیش از ازدواج که عملی نشده نیز منجر به این میشود فاصله بین زن و مرد رفته رفته بیشتر و باعث دلسردی شود. «در چنین طلاقهایی به سبب تغییرات خلقی و روانی که در افراد رخ میدهد، ممکن است روابط زوجین نیز بهبود پیدا کند، اما این بهبود اوضاع موقت است و شاید با تغییر شرایط، مجدد به قبل بازگردد. این موضوع تا جایی پیش میرود که روابط زناشویی آنان حذف و آنها تنها به عنوان دو همخانه در کنار یکدیگر زندگی میکنند. همان طور که این روانشناس نیز معتقد است در طلاق عاطفی زمینهای فراهم میشود که شاید افراد با یکدیگر زندگی کنند؛ ولی عشق و علاقهای نسبت به هم ندارند. گاهی اوقات هم آمادگی نداشتن افراد برای ازدواج سبب ایجاد طلاق عاطفی میشود؛ به عبارت سادهتر، دختر و پسر هنوز مهارتهای لازم برای ازدواج و تشکیل یک زندگی مشترک را یاد نگرفتهاند که همین مسأله سبب میشود نیازهای یکدیگر را نشناسند و قادر به رفع آن نیازها نباشند.
تاثیرات جبرانناپذیر طلاق عاطفی برای فرزندان
در چند سال اخیر آمار طلاق عاطفی حتی بسیار بیشتر ازطلاق رسمی و قانونی گزارش شده و مهمترین آسیب آن فقدان مدیریت روانی مناسب زوجین و فرزندان درخانواده است؛ چرا که بسیاری ازآسیبهای جامعه کنونی ناشی از اختلافات عاطفی و روانی در خانواده بین زن و شوهر است. درحال حاضر نیز ارتباطات کلامی در خانواده بسیار کاهش پیدا کرده و اعضای خانواده به جای همگرایی وتشریک مساعی درمشکلات و حضور فعال وبا نشاط در شادیها، به سوی واگرایی سوق داده شدهاند تا جایی که هر عضو خانواده صرفا در یک فضای فیزیکی مشترک زندگی میکند و کاهش تعاملها سبب جدا شدن روحی این اعضا و کاهش انسجام خانواده میشود.
ایمانی ضمن بیان پیامدهای منفی طلاق عاطفی برای فرزندان و بین اعضای خانواده، تصریح میکند: «زمانی که سردی روابط رخ میدهد، قطعا تاثیرات بهسزایی برای فرزندان نیز ایجاد میکند. به عبارت بهتر؛اصطلاح خانوادههای تو خالی که در آن زن و مرد با یکدیگر زندگی میکنند اما در آن خانه خبری از مهر و محبت نیست. هر یک از زوجین بر حسب وظیفه برخی کارها را انجام میدهند. ازطرفی فرزندان هم علاوه برمشاهده نکردن روابط صمیمانه بین والدین خود، در فضای گرم نیز قرار نمیگیرند. همین موضوع باعث میشود آموختهای برای به کاربردن درزندگی آینده خود نداشته باشند.» متاسفانه آسیبهای طلاق عاطفی فقط زن ومرد را قربانی نمیکند بلکه آثار وعوارض منفی آن برای فرزندان بیشتر ازوالدین است. در فرزندانی که پدر و مادرشان دچار طلاق عاطفی شدهاند، بروز بسیاری از اختلالات رفتاری، روحی و روانی دیده میشود و آنها زندگی فردی و اجتماعی خود را در خطر میبینند. ایمانی براین باوراست که درفرزندانی که والدینشان دچار طلاق عاطفی شدهاند علائمی همچون پرخاشگری، اضطراب، افسردگی،حسادت، بدبینی، ترک یا افت تحصیلی و...دیده میشود. البته آسیبهای وارد شده به فرزندان درخانوادههای مختلف که درگیر اینمسأله میشوند، با توجه به شرایط سنی و شخصیتیشان متفاوت است.
طلاق عاطفی؛ موضوعی مغفول مانده
درخانوادههایی که درآن طلاق عاطفی رخ میدهد،نابهسامانیهای متعددی به چشم میخورد، معمولا زن دراین شرایط انزواطلبی اختیار کرده و خود را شریک زندگی نمیداند و تنها به دلیل شرایط اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و...به زندگی مشترک خودادامه میدهد. ایمانی هم بااین موضوع موافق است ومیگوید: «اگرخانمی به لحاظ عاطفی شارژ نشود، قطعا انگیزههای اودرابراز عاطفی به فرزندانش دچارمشکل میشود.این موضوع گاهی اوقات افسردگی زنان را نیز درپی دارد.» به هرحال نمیشود این مسأله مهم را نادیده گرفت؛ چرا که دربسیاری از مواقع، طلاق عاطفی آغازی بر طلاق رسمی و قانونی است، موضوعی که گویی از برنامهریزیهای نظام خانواده مغفول ماندهاست. شاید بشود با برنامهریزی، توسعه خدمات مشاوره و آموزشهای هدفمند در سطح فردی و اجتماعی آثار سوء آن بر نظام خانواده را مدیریت کرد.
منبع: جام جم آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۶۷۲۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهرهمندی ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی در مازندران
مدیرکل بهزیستی مازندران گفت: نقش روانشناسان در مراحل زندگی انسانها کاملا مشهود است و بحران ها و حوادث سبب افزایش اختلالات روانی مانند افسردگی، خشونت، خودکشی و غیره میشود. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ساری، فریبا بریمانی مدیرکل بهزیستی مازندران در جمع خبرنگاران با بیان اینکه روانشناسان در جامعه سالم نقش بسزایی دارند، اظهار داشت: کمک روانشناسان به افراد جامعه برای مهار احساسات و رفتارهای خود و مدیریت رفتارها سبب میشود اقشار جامعه زندگی با کیفیت تری داشته باشند.
مدیرکل بهزیستی مازندران از اهداف سازمان بهزیستی را برنامهریزی جهت ارتقا سلامت روان آحاد جامعه بیان و عنوان کرد: 212 مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی در سراسر استان با ارائه مشاوره تخصصی در حوزه فردی و خانوادگی خدمات ارائه میکنند.
وی بیان کرد: مشاوران روانشناسی در زمینه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، مشاوره تحصیلی، ازدواج، ارتقاء توانمندی معنوی ورود میکنند و به شهروندان خدمات ارائه میدهند.
بریمانی خدمات مشاوره حضوری را بخش دیگری از اقدامات روانشناسانه دانست و گفت: 166301 نفر سال گذشته با مراجعه به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی از متخصصین خدمات دریافت کردند.
مدیرکل بهزیستی مازندران خدمات روانشناختی و ارتقای سلامت روان به صورت تلفنی را بخش دیگری از اقدامات در مراکز مشاوره اعلام کرد و افزود: در یک سال اخیر 194568 نفر در تماس با خط 1480 "صدای مشاور"، خواستار برطرف کردن مشکلات روانشناختی در زمینه کودک و نوجوان، فردی و خانوادگی، مشاوره شغلی و تحصیلی، مشاوره قبل از ازدواج، توانایی تصمیم گیری صحیح و تقویت مهارت زندگی شدند.
بریمانی با تاکید بر اینکه به تقویت مهارت بین فردی نیاز داریم گفت: با مشاوره تلفنی موضوعات مختلف دریافت و خدمات مشاوره ارائه شد.
مدیرکل بهزیستی مازندران به ارائه آموزش به بیش از هشت هزار و 300 نفر از جوانان در آستانه ازدواج در سال گذشته اشاره کرد و افزود: مشاوره قبل ازدواج در پیشگیری از جدایی و طلاق زوجین نقش دارد و با آموزش پیش از ازدواج توانمندی فردی در انتخاب همسر افزایش مییابد.
وی تشکیل خانواده موفق جهت ثبات خانواده در کارگاهها و جلسات آموزشی پیش از ازدواج را موثر در تحکیم خانواده عنوان کرد.
بریمانی تاکید کرد: سال گذشته 14099 زوج مازندرانی جهت افزایش استحکام روابط زوجین در کلاسهای آموزشی و مشاوره حین ازدواج شرکت داشتند.
مدیرکل بهزیستی مازندران ارتقای سلامت روانشناختی زوجین، تحکیم خانواده، افزایش رضایتمندی زندگی زناشویی را از اهداف برنامه پیشگیرانه سازمان بهزیستی در حوزه خانواده دانست.
وی گفت: 15411 نفر نیز تاکنون از آموزش زندگی خانواده بهرهمند شدند و 44099 نفر هم از آموزشهای مهارت زندگی استفاده کردند.
مدیرکل بهزیستی مازندران با اشاره به انتخاب همسر و مقوله مهم ازدواج اظهار کرد: 9680 نفر سال گذشته در مراکز مشاوره استان جهت ازدواج و انتخاب همسر خدمات مشاوره دریافت کردند.
بریمانی مدیرکل بهزیستی مازندران مشاوره طلاق در مراکز بهزیستی را نیز بخش دیگری از اقدامات بیان کرد و افزود: 46361 زوج سال گذشته در مراکز مشاوره، خدمات مشاوره ای دریافت کردند که بیش از 23 درصد پروندهها منجر به سازش شده است .
وی از دلایل طلاق را عدم مسوولیت پذیری، کمبود مهارتهای زندگی، خیانت، اعتیاد، دخالت و خشونت عنوان کرد.
انتهای پیام/.